اصول مدیریت منابع انسانی در دهههای گذشته به طرز قابل توجهی تکامل یافته و این تکامل همچنان ادامه دارد. با این حال، مدل های مدیریت عملکرد منابع انسانی همچنان پابرجا ماندهاند و در طول سالها به عنوان دستورالعملی برای متخصصان منابع انسانی عمل کردهاند. اما اصول اولیه مدیریت منابع انسانی دقیقاً چه چیزی هستند و چرا اینقدر اهمیت دارند؟ ما در این مقاله به 7 اصول مدیریت نیروی انسانی خواهیم پرداخت. این اصول برای یادگیری نحوه مدیریت منابع انسانی بسیار مهم هستند.
مهمترین اصول و مفاهیم مدیریت منابع انسانی کداماند؟
بهترین اصول مدیریت منابع انسانی مجموعهای از فرایندها و اقدامات مربوط به مدیریت منابع انسانی هستند که در مقیاس جهانی صدق میکنند. در حوزۀ تحقیقاتی HRM که مخفف عبارت Human Resource Management است، دو مکتب فکری اصلی وجود دارد. اولی بهترین تناسب (Best Fit) و دومی بهترین شیوه (Best Practice) را در نظر میگیرد.
- مکتب «بهترین تناسب» بیان میکند که برای خلق ارزش، سیاستها و اصول مدیریت نیروی انسانی باید با استراتژی کسب و کار هماهنگ باشند. یعنی منابع انسانی باید هم بر نیازهای سازمان و هم بر نیازهای کارکنان تمرکز کند.
- مکتب «بهترین روش» استدلال میکند مجموعهای از اصول مدیریت منابع انسانی در سطح جهانی وجود دارند که عملکرد برتر تجاری را پدید میآورند. به گفتۀ طرفداران این مکتب، مجموعۀ خاصی از فعالیتهای منابع انسانی وجود دارد که به شرکتها کمک میکنند در رسیدن به مزیت رقابتی بهتر عمل کنند. این مجموعۀ خاص بدون توجه به محیط سازمانی یا حوزۀ صنعتی برند قابل اجراست.
ما از بحث علمی گسترده در مورد محاسن و معایب هر رویکرد صرف نظر خواهیم کرد. چراکه همیشه حقیقت اغلب جایی در میانۀ عقاید نهفته است.
اصول و منابع مدیریت منابع انسانی باید با استراتژی سازمان همسو باشد و سازمان به سمت بهرهوری بیشتر حرکت کند. در مقالات پژوهشی، از این همسویی به عنوان «مدیریت استراتژیک منابع انسانی» یاد شده است.
در عین حال، تعداد زیادی اصول و مفاهیم مدیریت منابع انسانی وجود دارند که همۀ آنها به عملکرد مطلوب سازمان منجر میشوند. اگر منابع انسانی این شیوهها را به درستی اجرا کند، ارزش قابل توجهی به کسبوکار و اهداف آن میافزاید.
این اصول مدیریت منابع انسانی برای عملکردهای مختلف منابع انسانی مانند مدیریت عملکرد و یادگیری و توسعه قابل اعمال است و همۀ شرکتها میتوانند از آن استفاده کنند.
مهمترین اصول مدیریت منابع انسانی
1-تأمین امنیت کارکنان
اولین و مهمترین اصل از اصول مدیریت نیروی انسانی امنیت شغلی است. زندگی غیر قابل پیشبینی است و «کار» یک عامل مهم و پایدار در زندگی اغلب مردم است. داشتن کارفرمایی که به کارمند کمک میکند خود و خانوادهاش را تأمین کند، دلیل شماره یک برای استخدام شدن افراد است.
بین کارمند و کارفرما یک قرارداد رسمی (کار در ازای پول) و یک قرارداد غیررسمی (امنیت شغلی در ازای تلاش بیشتر کارمند) وجود دارد.
امنیت شغلی کارمندان را قادر میسازد بعد از کار به خانه بروند و زندگی خود و خانوادۀ خود را با آرامش کامل تأمین کنند. تمام متخصصینی که در حوزۀ مشاوره مدیریت منابع انسانی فعالیت میکنند، این مفهوم را زیربنای تمام کارهایی میدانند که مدیر نیروی انسانی انجام میدهد.
وقتی امنیت شغلی تهدید شود، به عنوان مثال وقتی قرار است شرکت تغییر ساختار داشته باشد یا به زودی قرار است چند نفر اخراج شوند، خواهید دید که بلافاصله نگرانی در سازمان موج میزند و بازدۀ کلی شرکت کاهش مییابد.
امنیت شغلی علاوه بر کارمندان، به نفع سازمانها نیز هست. چراکه به آنها کمک میکند افراد ارزشمند خود را حفظ کنند و مسئولیتی برای استحکام چارچوب شرکت خود داشته باشند.
زمانی که کارکنان اخراج میشوند، معمولاً این سازمان است که بهای آن را میپردازد. این کارمندان همان کسانی هستند که شرکت در انتخاب، استخدام، آموزش و توسعۀ آنها سرمایهگذاری کرده بود.
همانطور که میدانید، این فرایند بسیار پرهزینه است و نباید به راحتی از کنار آن گذشت. اگر سازمان برای حفظ افراد خود کاری نکند، احتمال اینکه استعفا دهند و بروند سراغ رقبا خیلی بالاست.
در سال 2020، یک نظرسنجی نشان داد که امنیت شغلی سومین عامل مهم برای ادامۀ کار افراد است.
28 درصد از 1100 متخصص شغلی که در بریتانیا مورد بررسی قرار گرفتند، امنیت شغلی را به عنوان یک عامل مهم برای ماندن در شرکت ذکر کردند. به طور کلی امنیت شغلی در اصول مدیریت منابع انسانی حرف اول را میزند.
2-استخدام افراد لایق و مناسب
دومین اصل مهم در آموزش اصول مدیریت منابع انسانی استخدام هوشمندانه است. استخدام افراد لایق و مناسب، سازمان را قادر میسازد افرادی را وارد کسب و کار خود کنند که ارزشی خلق میکنند.
این روزها دیگر شما نمیتوانید فقط کسی را استخدام کنید و توجهی به قابلیتهای او نداشته باشید.
شما باید سراغ افرادی بروید که واقعاً برای کار مناسب باشند. در شرایطی به سر میبریم که شرکتها نهایت تلاش خود را میکنند افراد با استعداد و سرآمد را استخدام کنند. چراکه آنها بیشترین ارزش را به تجارت میدهند.
یکی از اصول مهم در نحوه مدیریت منابع انسانی ایجاد یک فرایند انتخاب و استخدام ساختاریافته و منصفانه است. فرایندی که الزامات قانونی، اهداف شرکت، نیازهای جامعه و قابلیتهای افراد را شامل شود. حتی همین فرایند استخدام هم خیلی وقتها میتواند برای درک گستردۀ رفتار مشتری و نیازهایش بسیار مفید باشد.
تحقیقات نشان میدهند تفاوت عملکرد بین یک فرد متوسط و یک فرد با عملکرد بالا میتواند تا 400 درصد باشد! این موضوع برای صنایع مختلف مثل فناوری، سرگرمی و ورزش صدق میکند. بنابراین، جذب افراد مناسب، کلید ایجاد مزیت رقابتی است. این مورد نیز بعد از امنیت شغلی اهمیت زیادی در میان اصول مدیریت منابع انسانی دارد.
در دنیای دیجیتال امروزی، ابزارهای مختلف استخدامی وجود دارد که میتوانیم از آنها برای انتخاب درست استفاده کنیم. در این شرایط، شرکتها معیارهای استخدام خود را دقیقاً با توجه به اهدافشان تدوین میکنند. همچنین فرایند استخدام را به خوبی پیگیری میکنند تا ببینند چقدر در این زمینه خوب عمل کردهاند.
ابزارهای انتخابی که معمولاً مورد استفاده قرار میگیرند عبارتاند از:
- مصاحبههای ساختاریافته یا بدون ساختار
- آزمونهای هوش
- ارزیابی شخصیت
- آزمونهای کاری
- ارزیابی در برابر همتایان
این ارزیابیهای قبل از استخدام برای کشف سه ویژگی کلیدی افراد استفاده میشوند:
- توانایی: آیا فرد قادر به انجام کار است؟ آیا فرد مهارتهای فنی و نرم افزاری مناسبی دارد؟ آیا فرد آنقدر باهوش است که کار را به خوبی انجام دهد؟
- آموزشپذیری: آیا میتوانیم این فرد را برای بهبود مهارتهای خود آموزش دهیم؟ آیا فرد استعداد یادگیری و رشد دارد؟
- تعهد: آیا فرد نسبت به کار و سازمان خود متعهد خواهد بود؟ آیا زمانی که این فرد به سرعت و بازدهی کامل رسید، میتوانیم آن را حفظ کنیم؟
3- کار تیمی، همیشه در اولویت
کار گروهی در میان اصول مدیریت منابع انسانی همواره مورد توجه بوده است. این پارامتر در دستیابی به اهداف نقش پررنگی ایفا میکند. وجود تیمهایی با کارایی بالا، برای هر شرکتی یک مزیت رقابتی محسوب میشود.
هر تیم باید ارزشی منحصربهفرد ارائه دهد. زیرا از افرادی تشکیل شده که هم از نظر شخصیت متفاوت هستند، هم متفاوت فکر میکنند. اما جالب اینجاست که همۀ این تفاوتها در جهت یک هدف مشترک کار میکنند و قرار است ایدههای مختلفی برای رسیدن به آن هدف تولید شود.
سپس مدیر منابع انسانی با رجوع به اصول و مفاهیم مدیریت منابع انسانی این ایدهها را پردازش و ترکیب میکند و در نهایت بهترینها را انتخاب میکند.
بهترین تیمها از نظر شناختی، متنوع و از نظر روانی، ایمن هستند. یعنی اعضای تیم میتوانند ایدههای متفاوتی خلق کنند و در عین حال، در مورد مطرح کردن آن ایدهها احساس راحتی کنند و دربارۀ آنها بحث کنند.
ایجاد و پرورش تیمهای با عملکرد بالا یکی از اصول مدیریت منابع است. مدیریت مؤثر، یعنی حمایت مستقیم از کار تیمی در حالی که خودتان به عنوان مدیر در نحوه سازماندهی و مشارکت تیمها دخالت دارید.
این مدیریت و کنترل را از راههای گوناگون میتوان انجام داد. اندازهگیری عملکرد تیم، پاداشهای مربوط به برتری و مشاوره در مورد تکنیکها، از اصول اولیه مدیریت منابع انسانی هستند.
شما باید با ارزیابی شخصیت افراد، نحوۀ تفکر و رفتار آنها را درک کنید تا بهترین راهکارها را ارائه دهید و به رشد تیم کمک کنید. درک افراد یکی از مسئولیتهای اصلی یک مدیر است. به همین دلیل است که بسیاری از دورههای مدیریت روی آن تمرکز میکنند.
البته همۀ مسئولیتها قرار نیست روی دوش شما باشند.
امروزه ابزارهای مختلف مدیریتی هستند که میتوانند کار تیمی را تسهیل کنند. به عنوان مثال میتوان به نرمافزارهای ارتباطی، ابزارهای بازخورد، ابزارهای مدیریت پروژه و سایر نرمافزارهای تعیین وظایف اشاره کرد. این ابزارها میتوانند ارتباطات را تسهیل کنند و به تیمها کمک کنند کارآمدتر باشند.
به طور خلاصه میتوان گفت کار تیمی یکی از مهمترین اصول و منابع مدیریت منابع انسانی است که به تیمها کمک میکند با هم در سازمان کار کنند. یک تیم باید درک کند که بخشی از یک موجودیت بزرگتر است. تفهیم این موضوع به افراد، یک سازمان کارآمد و مؤثر ایجاد میکند.
4-حقوق منصفانه و مبتنی بر عملکرد
حقوق مشروط (Contingent Compensation) چهارمین اصل در اصول مدیریت منابع انسانی است. خیلی وقتها در ذهن کارمندان، همه چیز مربوط به حقوق و مزایا است!
اول از همه، اگر افراد سرآمد را استخدام میکنید، باید به آنها حقوق بالاتر از حد متوسط بدهید. اینها افرادی هستند که بیشترین ارزش را به شرکت شما اضافه میکنند. بنابراین باید به هر نحوی آنها را حفظ کنید و به آنها حقوق منصفانه بدهید.
شما باید روندهای بازار را در سراسر حوزۀ تخصصی خود و شرکتهای رقیب دنبال کنید. سپس میتوانید میانگین نرخ پرداخت را پیدا کنید.
علاوه بر حقوق اصلی، باید به فکر پاداشهای فردی هم باشید. این مزایا نسبت به انواع مختلف مشارکتهایی که کارمندان انجام میدهند تعیین خواهند شد. به این نوع مزایا اصطلاحاً «پاداش مربوط به عملکرد» (Performance-Related Reward) گفته میشود.
امروزه پاداشهای فردی مربوط به عملکرد در بهبود هر شاخص کلیدی عملکرد منابع انسانی نقش مهمی ایفا میکند. چراکه فرد برای به حداکثر رساندن این پاداش تشویق میشود و در بخش خاصی که کار میکند، بهترین عملکرد ممکن را به نمایش میگذارد.
این نوع پاداش راهی عالی برای ایجاد تعهد افراد نسبت به چشمانداز بلندمدت شرکت است. همچنین باعث میشود افراد به پتانسیلهایشان بیشتر توجه کنند و سعی داشته باشند به یک استعداد موفق تبدیل شوند.
اگر افرادی با مهارتهای منحصر به فرد دارید که جایگزین کردن آنها سخت است، باید پاداش بیشتری به آنها پرداخت کنید. چراکه برای کسب و کار شما بسیار ارزشمند هستند و از دست دادنشان برایتان واقعاً گران تمام میشود.
شرکت «مدیریت توسعه ایده خلاق ایرانیان» در پروژههای خود همواره به حفظ کارکنان با استعداد توجه داشته است. برای بازدید از پروژههای این شرکت در حوزۀ توسعه کسبوکار به این صفحه مراجعه کنید.
5-آموزش مهارتهای مرتبط
این مورد از اصول مدیریت منابع انسانی بیان میکند که شرکتها باید در آموزش کارکنان خود سرمایهگذاری زیادی کنند.
بعد از جذب بهترین افراد، باید اطمینان حاصل کنید آنها در زمینۀ تخصصیشان پیشتاز باشند. امروزه با توجه به رشد فزایندۀ فناوری، این موضوع اهمیت بیشتری پیدا کرده است. اینجاست که یادگیری و توسعه وارد عمل میشود.
چطور سازمانی ایجاد کنیم که در آن میزان یادگیری افراد با سرعت تغییر علم و تکنولوژی مطابقت داشته باشد؟ «یادگیری» راهی برای نوآور ماندن، رشد سریعتر و حفظ مزیت رقابتی است.
در زمانی به سر میبریم که کارفرمایان و مدیران موفق به طور فزایندهای در آموزش مهارتهای خاص به افراد تیم خود سرمایهگذاری میکنند. به لطف اینترنت، همه به بهترین آموزشها متصل هستند و میتوانند هر چیزی را در هر زمان و هر مکان یاد بگیرند.
علاوه بر یادگیری در دورههای آموزشی، یادگیری در حین کار هم یکی از اصول مدیریت منابع انسانی است. تمرکز بیشتر بر بازخوردها، یادگیری از مربیها و همکاران، مهمترین راهکارها برای یادگیری در حین کار هستند.
این بخشی از قانون 70-20-10 است که اغلب به این صورت نقل میشود:
- 70 درصد یادگیری از تکالیف چالشبرانگیز حاصل میشود.
- 20 درصد یادگیری از روابط مربوط به رشد و توسعه (Developmental Relationships) حاصل میشود.
- 10 درصد یادگیری از دورههای آموزشی حاصل میشود.
یادگیری برای نسل جدید اهمیت بیشتری دارد. کارمندان جوانتر، نسبت به نسلهای قدیمی، به یادگیری و رشد شخصی اهمیت بیشتری میدهند.
نسل بعدی کارمندان به صورت مداوم به دنبال فرصتهای توسعه هستند و این تکنیک را راهی برای رشد در حرفۀ خود میدانند. در کنار کارمندان، مدیران نیز باید به دنبال آموزش اصول مدیریت منابع انسانی باشند.
برای به روز ماندن و یادگیری مهارتهای موردنیاز برای مدیریت منابع انسانی در قرن بیست و یکم، دورههای آموزشی زیادی وجود دارد که میتوانید در آنها شرکت کنید.
6-ساختن یک سازمان پر از حس عدالت و برابری
این مورد یکی از اصول مدیریت منابع انسانی است که ریشه در شیوههای مدیریت برابریطلبانۀ ژاپنی دارد. اگرچه برخی از کارکنان نسبت به سایرین برای موفقیت سازمان مهمتر هستند، اما این موضوع نباید به شکلی واضح و مشخص بیان شود. هر کارمند عضوی ارزشمند در سازمان است و باید با او مثل دیگر کارمندان رفتار شود.
در سازمانهای ژاپنی، این امر با سالنهای غذاخوری معمولی و یکسان، لباس فرم ثابت و حق تعطیلات مشابه اجرا میشود. این فرهنگ برابریطلبانه، این را نشان میدهد که همۀ کارمندان یک شرکت سزاوار احترام یکسان هستند و میتوانند در ترویج و بهکارگیری ایدهها مشارکت داشته باشند.
7-تسهیل ارتباطات و ایجاد دسترسی آسان به اطلاعات
به اشتراک گذاری اطلاعات در عصر اطلاعات امری ضروری است. دو دلیل وجود دارد که به این ضرورت دامن میزند:
- وجود ارتباطات در حوزههایی مانند استراتژی، امور مالی و فرایندهای عملیاتی، فرهنگی را ایجاد میکند که در آن، افراد احساس میکنند مورد اعتماد هستند. وجود ارتباطات سالم، کارکنان را با اهداف برند درگیر میکند.
- اگر میخواهید افرادتان ایدههای خود را به اشتراک بگذارند، باید درک آگاهانهای از آنچه در تجارت میگذرد داشته باشند.
آگاهی در مورد کسب و کار، فرصتی برای توسعه کسب و کار و مشارکت و تأثیرگذاری بر تصمیمات مؤثر بر زندگی کارمندان است. ارتباطات سالم به عنوان یکی از اصول مدیریت منابع انسانی به اجتماعیتر شدن کارمندان نیز کمک زیادی میکند.
همسو بودن اصول مدیریت منابع انسانی و دیگر بخشهای سازمان
زمانی اصول مدیریت منابع انسانی واقعاً مؤثر خواهند بود که با بخشهای دیگر سازمان همسو باشند. یک مثال بزنیم. تضمین امنیت شغلی تنها زمانی به نفع شما خواهد بود که کارمندانی با عملکرد بالا داشته باشید. در غیر این صورت، حفظ آنها چه فایدهای خواهد داشت؟
همین امر در مورد استخدام انتخابی، آموزش گسترده و حقوق مشروط صدق میکند. مطمئناً شما میخواهید کارمندانی با پتانسیل رشد بالا را انتخاب کنید و سپس روی یادگیری و پیشرفت آنها سرمایهگذاری کنید و زمانی که عملکرد خوبی از خود نشان میدهند، به آنها پاداش مناسب بدهید.
جمعبندی
ما در این مقاله 7 مورد از مهمترین اصول مدیریت منابع انسانی را بررسی کردیم. این اصول، از استخدام و آموزش گرفته تا امنیت شغلی و ایجاد ارتباطات مؤثر، محیطی به وجود میآورد که افراد بتوانند دانش و ایدههایشان را به اشتراک بگذارند. البته پیادهسازی اصول اولیه مدیریت منابع انسانی کافی نیست. این اصول باید با استراتژی دیگر بخشهای کسبوکار همسو باشد. اگر اصول مدیریت نیروی انسانی با آنچه بخشهای دیگر سازمان انجام میدهند همسو باشد، میتوانیم انتظار خلق ارزش و توسعه کسب و کار را داشته باشیم.